ورود کاروان اهل بیت به مدینه
آپلود عکس و فایل رایگان و دائمی" />); background-repeat:no-repeat">
آپلود عکس و فایل رایگان و دائمی
آپلود عکس و فایل رایگان و دائمی


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
آپلود عکس و فایل رایگان و دائمی
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



آپلود عکس و فایل رایگان و دائمی
تاریخ : پنج شنبه 22 دی 1390
بازدید : 1806
نویسنده : میرمحمّـدسـیِّدمردانی

 

 

بشیر و خبر شهادت امام حسین ویارانش و بشارت رسیدن کاروان اسرا به مدینه


نفس در سينه هاحبس است كه اينك يار مى آيد
ز راه شام و كوفه عابد بيمار مى آيد
غبار راه بس بنشسته بر رخسار چون ماهش
به چشم آيينه ايزد نمايى تار مى آيد
الا اى دردمندان مدينه با دو صد حسرت
طبيب دردمندان با دل تبدار مى آيد
الا اى بانوان اهل يثرب پيشواز آييد
كه زينب بى برادر بادل غمخوار مى آيد
بيا ام البنين با ديده گريان تماشا كن
كه اردوى حسينى بى سپهسالار مى آيد


كاروان اسيران آرام آرام به شهر مقدّس مدينه نزديك مى شد. همه اهل بيت رسول الله ناله و زارى مى كردند. خاطراتى كه برايشان بود در مدينه به نظرشان مى آمد، به زندگى شان لبخند مى زدند، لبخند تلخ ‌تر از گريه ، شاعر چه زيبا گفته :
خنده تلخ من از گريه غم انگيزتر است
كارم از گريه گذشته است بر آن مى خندم
آسايش خاندان وحى را غارتگران آرامش و وحشيان دستگاه حكومتى يزيد بن معاويه به يغما بردند، به مدينه مى رسيدند، به كانون آرامش كه در آن دين خدا را ترويج مى كردند.
آنان از خبر وحشتبار واقعه كربلا اطلاع چندانى نداشتند و جنايت ها و كشتارهاى عمال كثيف دستگاه حكومتى كه نسبت به پاك ترين مردان اسلام انجام شده بود از نظر آنها پوشيده بود. هم اكنون كه كاروان اسيران به مدينه باز مى گردد مردم بايد مصيبت جانسوز كربلا را از زبان صاحبان آن شنيده و انزجارى شديد از يزيد و عمال حكومتش در دل بپرورانند.
كاروان نزديك مى شد كه امام سجّاد عليه السّلام به منظور آن كه در شهر مدينه يك جنبش و انقلاب فكرى توليد كند تا از نهضت امام حسين بن على عليه السّلام بهره بردارى شود، بشير بن جذلم را به حضور طلبيد و فرمود: اى بشير، خدا پدرت را رحمت كند، او مردى شاعر بود، آيا تو هم مى توانى شعر بگويى ؟
عرضه داشت : بلى يابن رسول الله ، من هم چون پدرم شاعرم . فرمود: به شهر برو و مردم را از شهادت پدرم امام حسين عليه السّلام آگاه گردان . بشير مى گويد: بر اسب خود سوار شدم ، به سوى مدينه رفتم تا مردم را از قتل امام حسين عليه السّلام آگا كنم . بشير ندا كرد:
يا اهل يثرب لا مقام لكم بها
قتل الحسين فادمعى مدرار
الجسم منه بكربلا مضرج
و الراس منه على القناه يدار
اى اهل مدينه ! ديگر در مدينه نمانيد، زيرا حسين شهيد شد. به اين سبب سيلاب اشك از ديدگان من جاری است . بدن شريفش در كربلا در ميان خاك و خون افتاده و سر مقدّسش بر سر نيزه ها در شهرها مى گردانند.
و آن وقت فرياد مى زند: اينك على بن الحسين با عمه ها و خواهرانش كنار شهر مدينه هستند من فرستاده او هستم كه خبر آمدن مسافران را به شما بگويم .

 

%%%%%%%%%%%%%%%%%%

 

ورود کاروان اسرا به مدینه

 

کاروان اهل بیت امام حسین علیه السّلام در روز جمعه هنگامی که خطیّب سرگرم خواندن نماز جمعه بود، وارد مدینه شدند و مصائب حسین علیه السّلام و آنچه را که بر او وارد شده بود، برای مردم بازگو کردند.
داغ‌ها تازه شد و باز آنان را حزن و اندوه را فرا گرفت. در سوگ شهیدان کربلا نوحه سرایی و گریه کردند و آن روز همانند روز رحلت
نبی اکرم صلی الله علیه و آله شد که تمام مردم مدینه جمع شده بودند و عزاداری می‌کردند.

ام کلثوم در حالی که می‌گریست، وارد مسجد پیامبر شد و روی به قبر پیامبر کرد و گفت:« سلام برتو، ای جد بزرگوار من! خبر شهادت فرزندت حسین را برایت آورده ام.» ناله جانگداز بلندی از قبر مقدّس رسول خدا صلی الله علیه و آله برخاست. مردم با شنیدن این ناله به شدت گریستند و ناله و شیون همه جا را گرفت.
آن گاه علیّ بن حسین علیه السّلام به زیارت قبر پیامبر صلی الله علیه و آله رفت و صورت بر قبر مطهّر نهاد و گریست.

زینب علیهاسلام دو طرف در مسجد را گرفت و شیون‌کنان فریاد زد:« یا جداه، خبر مرگ برادرم حسین را برایت آورده ام.»
زینب هرگاه به
علیّ بن الحسین علیه السّلام نگاه می کرد، داغش تازه و غمش افزون می‌شد.
ام سلمه، همسر رسول خدا صلی الله علیه و آله، با شیشه‌ای در دست که تربت حسین علیه السّلام در آن به خون مبدل شده بود، دست فاطمه، فرزند حسین علیه السّلام، را گرفته بود و از حجره خود بیرون آمد.
اهل بیت وقتی ام سلمه و شیشه‌ی تربت را دیدند، صدا به گریه بلند کردند، ام سلمه را در آغوش گرفتند و بسیار گریستند.

منابع:

قصه کربلا، ص 543.

الدمعة الساکیة، ج 5، صفحه 162

بحار الانوار ج 45 صفحه 198


%%%%%%%%%%%%%%%%%%





:: موضوعات مرتبط: ورودکاروان اهلبیت(ع)به مدینه , ,
:: برچسب‌ها: بشیرو خبر شهادت حضرت امام حسین(ع) , ورود کاروان اسرا به مدینه ,

مطالب مرتبط با این پست :

می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه:








آپلود عکس و فایل رایگان و دائمیdiv>
به وبلاگ سفیر3ساله خوش آمدیداز بازدیدتان ممنون.
آپلود عکس و فایل رایگان و دائمی
آپلود عکس و فایل رایگان و دائمیa>
آپلود عکس و فایل رایگان و دائمی

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان سفیرسه ساله و آدرس safire3sale.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 126
بازدید دیروز : 23
بازدید هفته : 164
بازدید ماه : 396
بازدید کل : 70205
تعداد مطالب : 109
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1


”مشاهده

RSS

Powered By
loxblog.Com